کوير غيبت!

ساخت وبلاگ

سلام بر مهدي! آخرين ذخيره خدا بر روي زمين!


مولا جان!


ديگر بس است،  اين درد طاقت سوز هجران.


جانا! تا به کي در پشت پنجره انتظار، رؤياي آمدنت را به نظاره بنشينيم؟


اي در کنج زندان غيبت همچنان محبوس!


 و اي گناه ما، ميله هاي زندان تو!


هزار و انديست که چشم به راهان قدومت، بر لب فغان دارند و بر جگر خراش.


هزار و انديست که دلهاي منتظران، در تمناي وصالت، در جان آه مي پرورند ودر سينه داغ.


عمري است که در کوچه سار انتظار سرگردان وحيرانيم.


تو را  چه مي شود، اگرشب سرد و فسرده فراقمان را به صبح دل انگيز وصالت آذين بندي؟


چگونه است، که اين همه طلب و تمنا گره از کارفرو بسته ما نمي گشايد؟ بگو چه چاره کنيم؟


آيا نه وقت آن رسيده که نقاب از چهره برگيري و بازار حسن فروشان جهان را به يکباره رونق ببري؟!


آري!


... اينک همسفر با قافله منتظران، دست انابت به اميد اجابت به درگاه حق "جل و علا"  برمي داريم و خداي را به تضرع و زاري مي خوانيم که:


 



بار الها!


نسيم ظهور دولت حجتت را به لطف و کرمت بر ما بوزان!



چنين بايد گفت كه روزگار غيبت ؛ دوران ظلمت و محروميّت است ، بر تمام آنهائى كه امام (عليه السلام) از آنان غائب است و يا آنكه بهتر بگوئيم اينان از او مهجورند .


اگر نيكو بنگريم و تا حدّى بينديشيم و عظمت نعمت حضور امام (عليه السلام) را تا حدّى بيابيم ؛ خواهيم فهميد كه دوران غيبت چه دوران رنجبار و طاقت فرسائيست و حضرت امام رضا (عليه السلام)از آن دوران و مؤمنان در آن زمان چنين ياد مى فرمايند : وكم من مؤمن متأسّف حيران حزين عند فقد الماء المعين .(1) چه بسيار مؤمن دل سوخته اى كه در فقدان آب گوارا در حيرت و حزن به سر مى برد .


آن حضرت چه زيبا محروميّت زمان مستورى را به تصوير مى كشد كه مؤمنان چون تشنگانى كه از جرعه اى آب گوارا منع مى شوند در پنجه حرمان بسر خواهند برد ، آن آبى كه براى همگان است و ضروريترين مادّه حيات ، و به راستى امام زمان ارواحنا فداه چنين است و دوران غيبت نيز چنان .


پس چه خواهد كرد پروانه در غيبت شمع و چه سازد آن پر سوخته در فراق شعله عشق ، و چگونه صحبتِ گل را به فراموشى سپارد و بلبل چگونه شور سر دهد و آن گمشده تاريك سراى غيبت ؛ راه از كه جويد و در كدامين منزل آرام گيرد .


آنانكه در محضر نور نشسته اند حال و هواى تاريكى را مى دانند و آنها كه لذّت حضور را چشيده اند طعم تلخ هجران را درك مى كنند .


كوتاه سخن غيبت امام زمان عليه السلام دورى از تمام خوبيهاست ، و در پرده بودن تمام روشنائيهاست ، آرى ; شب سرد غيبت هنگامه به چاه افتادنهاست ، شب سرد غيبت گاه لرزيدنها و ترسيدنهاست ، شب سرد غيبت بحبوحه گريستنها و ناليدنهاست ، و شب سرد غيبت وقت بى خوابى و بى آسايشى است ، شب سرد غيبت زمان رنجورى پروانه هاست ، پروانه گانى كه در جستجوى نورند نه چون خفّاشان كور ...


شب سرد غيبت را نمى توان معنى كرد مگر در پگاه ظهور ، آنگاه كه به تماشاى سپيده دم مى نشينيم ، خواهيم گفت كه ديشب چه بود و چگونه گذشت .


عصر غيبت عصر محروميّت از چشمه گواراى ولايت است و روزگار غيبت دوران پرده نشينى يار و محجوبى جمال و كمال اوست ، و بايد گفت كه روزگار غيبت امام عصر (عليه السلام)هنگامه دورى از چشمه سار معرفتش و زلال هدايتش ، دوران مستورى او با تمام صفات زيبايش ، همان گونه كه خود در پرده غيبت نشسته است و مردمان محروم، از ديدار اويند ، صفات حُسنايش نيز محجوبند ، و هر آنچه از تشعشع خُلق و خُوى او ديده مى شود از پس ابر سياهى است كه بر چهره آفتاب، افتاده و تابشى است از ميان روزنه هاى پرده هجران و چه زيباست آن لحظه كه اين پرده برافتد و ( وَأَشْرَقَتِ الاَْرْضُ بِنُورِ رَبِّها )(2) معنى شود .


در عصر غيبت همانگونه كه صورت زيباى امام (عليه السلام) مستور است سيرت والاى او نيز محجوب ، مگر شعاعى از آن مَجلاىِ انوار الهى كه از روزنه اى مى تابد ، و بايد که به تماشاي رافت بيکران او نشست .


1- اثبات الهداة:6/381


2- زمر/69


http://montzer2012.blogfa.com/1390/06


اگر او را ببينم......
ما را در سایت اگر او را ببينم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmirac87f بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 11:53